گاه نوشته ها



رونمایی مستند حزب جمهوری اسلامی


مستند "داستان ناتمام یک حزب" به نویسندگی و کارگردانی سید مهدی دزفولی جمعه 7 تیرماه 1398 ساعت 21 از شبکه افق سیما پخش خواهد شد. این مستند که بازخوانی حادثه تروریسی 7 تیرماه 1360 می باشد به 10 سال فعالیت های حزب جمهوری اسلامی نیز می پردازد. 


برای مشاهده این مستند در سایت فیلیمو می توانید اینجا را کلیک نمائید.



دو شب قبل مستند بهتان از شبکه بی بی سی فارسی پخش شد که ساخته آقای حسین باستانی سردبیر این شبکه است. حسین باستانی خود زمانی گویا طلبه حوزه بوده است و بعدها وارد صنف رومه نگاران شد و به نگارش مقالات و مطالب انتقادی روی آورد.


اساس مستند بر بحث اخلاقی قبح بهتان در اسلام هست و اینکه جمهوری اسلامی در موارد عدیده ای به مخالفین خود بهتان های غیر اخلاقی و. زده است تا آنان را بی آبرو کند و برای رهبران جمهوری اسلامی هم مساله اخلاق چندان مطرح نیست و حتی به ظاهر احکام حلال و حرام دین را به نفع خود مصادره می کنند تا جمهوری اسلامی بقا پیدا بکند.


اما چند نکته درباره این مستند جالب است که توجه به آنها را باید جدی گرفت:


1- این مستند تقریبا به مسائل روز نمی پردازد و مساله اصلی آن برای 20 سال به قبل است و مساله روز آن صرفا یک مورد و آن هم خانم مسیح علینژاد هست که در حد کوتاهی به آن اشاره می کند و گویی هدف اصلی پرونده قتل های زنجیره ای و سعید امامی بوده است که نسبتا زمان زیادی را به آن می پردازد و خیلی بی ربط تر از قسمت های دیگربه آن وارد می شود و سطحی از آن عبور می کند. ( این را در کنار بخش های دیگر همانند بخش خاطرات عبدالکریم سروش، خاطره از مصدق و خاطره خانم علینژاد بگذاریم با معنا می شود.)

این نکته اساسی هم مورد توجه باشد که بسیاری از حرف های بریده شده از سخنان امام خمینی و یا ایت الله ای اساسا مصداق صحیحی ندارد. مثلا سخنان امام در مرداد 1360 زمانی بیان شده است که بعد از قیام مسلحانه مجاهدین است و در آن شرایط درباره حفظ جان یک مسلم و یا مساله جاسوسی بیان شده و ربطی به زمان های عادی ندارد.


در مورد ایت الله ای نیز مصداقی بیان نشده است.


در مورد فکت آوردن از افراد بی ربط نیز مستند قابل تامل وارد شده است. به عنوان نمونه امیر حسین طاهرخان هیچگاه یک مدیر جمهوری اسلامی نبوده، بلکه دردوره یک فعال رسانه ای حامی وی بود که به سرعت نیز طرد شد، سایت وی صلح نیوز نیر در سال 1393 فیلتر شد و اساسا این فرد و حرف هایش هیچگاه مورد توجه قرار نگرفت و فرد جدی نبوده است. حالا چرا بی بی سی فارسی باید به سخنان یک چنین فرد گمنامی استناد کند؟ از این هم بگذریم که وی هیچگاه سردبیر نشریه شهروند امروز نبود و اساسا شهروند امروز رسانه ای اصلاح طلب با سردبیری محمد قوچانی بود و در سال 1387 نیز توقیف شد!!!


2- بی بی سی فارسی برخلاف ادعای خود در رعایت اخلاق در موارد متعددی از جمله مورد آقای سعید طوسی در سال 1395، کاملا بی اخلاقی کرد و باعث یک بهتان بزرگ به یک چهره شد که هیچگاه نیز اثبات نشد بلکه در دادگاه رسمی خلاف آن اثبات شد. با این بحث صدور حکم کاری فعلا ندارم اما در این بحثی نیست که کار بی بی سی فارسی بر خلاف نسخه خود، یک بی اخلاقی بزرگ بود و رسانه هایی همانند صدای آمریکا و بی بی سی نیز بارها به روش های غیر اخلاقی متوسل شده اند.


3- اینکه چرا یک رسانه به سرعت باید به مساله ای به ظاهر اخلاقی به بهانه های ی و تاریخی ورود کند خود قابل تامل است. قطعا سطح ظاهری این مستند یک بحث اخلاقی است و عمق آن ربطی به این موضوع ندارد و دغدغه و هدف بی بی سی مساله ای دیگر است که به نظرم پرونده قتل های زنجیره ای و رسیدگی به اتهامات متهمین آن بوده است که در ماه های اخیر بعد از 20 سال باز جنجالی شده است.


4- کار رسانه، بازی با افکار مخاطب خود است و این را فراموش نکنیم. بی بی سی خود در موارد زیادی اخلاق را رعایت نکرده است پس نشان می دهد دغدغه اخلاق زیاد برای او مطرح نیست و مساله اش چیز دیگری بود که به صورت اجمالی به آن اشاره کردم.



گزارش نشریات از معمای سی 130



مستند معمای C130 پیرامون سقوط مشکوک هواپیمای فرماندهان ارتش و سپاه در ۷ مهرماه ۱۳۶۰ روز پنج شنبه ۸ آذرماه در جشنواره فیلم مقاومت در سینما عصر جدید واقع در خیابان طالقانی تقاطع وصال، در ساعت۱۵.۱۵ اکران می شود.


برای ثبت نام و دریافت بلیط می توانید در قسمت نظرات ثبت نام کنید.


 

بالاخره مستند بیگانه های آشنا بعد از 8 ماه تلاش و پیگیری، امشب بعد خبر شبانگاهی ساعت 22 از شبکه 3 سیما پخش میشه.

 

فروردین و اردیبهشت ماه امسال که رفتیم لرستان و خوزستان فکر نمی کردم ساخت این مستند انقدر انرژی و زمان ببره اما خدا رو شکر بالاخره تلاش ها نتیجه داد و امیدوارم کار خوبی از آب در اومده باشه و مخاطب خوشش بیاد.

 

مستند روایت متفاوتی از سیل ابتدای امسال هست و ارتباطی هم با شهادت حاج قاسم سلیمانی داره.

 

اگر این مستند رو امشب نتونستین ببینید از فردا لینکش داخل تلویبیون رو اینجا قرار میدم.

 

 


یادداشتی که در ادامه از نظر شما می گذرد، یادداشتی است که در دوره جشنواره فیلم فجر امسال پیرامون فیلم لباس شخصی نوشته بودم و در برخی از رسانه ها و شبکه های اجتماعی منتشر شده بود.

 

 

فیلم لباس شخصی که اثری تاریخی مربوط به تاریخ انقلاب اسلامی و دستگیری سران "حزب توده" در دهه شصت می باشد اثری است که به عنوان اولین کار بلند سینمایی کارگردان آن تا حد زیادی قابل قبول می باشد. فیلمبرداری ها تا حد مناسبی خوب و قابل قبول است و بازیگران گمنام آن که بازیگران تئاتر می باشند توانسته اند از پس نقش های خود برآیند. اما از نظر تاریخی به نظر می رسد این فیلم دارای ایراداتی است که به سادگی از کنار آن نمی توان عبور کرد.

در ابتدا لازم است که شرح تاریخی کوتاهی درباره حزب توده و فعالیت های آن در ایران داده شود. حزب توده در سال 1320 و پس از خروج رضاشاه از ایران و بر روی کار آمدن محمدرضا پهلوی تاسیس شد و تا سال 1327 دارای فعالیت های قانونی در کشور بود. پس از ترور ناکام محمدرضا پهلوی در سال 1327 در دانشگاه تهران فعالیت های این حزب هم ممنوع شد اما همچنان حزب تا سال 1332 به صورت مخفی در کشور فعال بود و اهداف خود را به پیش می برد. پس از کودتای 28 مرداد 1332 حزب توده همانند احزاب دیگر با موانع جدی بر سر راه فعالیت های خود مواجه شد و عملا حزب تا سال 1357 یعنی به مدت حدود 25 سال فعالیت جدی در ایران نداشت و رهبران اصلی آن همانند جودت، کشاورز، طبری، کیانوری و . در خارج از ایران زندگی می کردند و گاهی بیانیه ای را صادر می کردند و نشریات آن ها در خارج از ایران منتشر می شد. پس از پیروزی انقلاب در اسفندماه  1357 و بهار 1358 آرام آرام رهبران حزب توده به ایران بازگشتند و به دلیل سابقه خانواده پدری کیانوری که نواده آیت الله شیخ فضل الله نوری بود، تصمیم بر این گرفته شد که وی به رهبری حزب توده ایران برسد تا شاید بتواند با انقلاب اسلامی ایران و ت ارتباط خوبی برقرار کند و اهداف حزب در ایران را به پیش ببرد. لازم به ذکر است که حزب تا سال 1361 در همه انتخابات ها شرکت می کرد و حتی کاندیدا در انتخابات خبرگان قانون اساسی، ریاست جمهوری دوره اول و انتخابات مجلس دوره اول داشت اما نتوانست به موفقیتی برسد.

سازمان نوید مدتی قبل از این در ایران تشکیل و فعال شده بود و مسئولیت آن نیز با فردی به نام محمد مهدی پرتوی با نام مستعار خسرو بود. تا سال 1361 فعالیت های حزب توده در ایران قانونی بود و بر خلاف گروه های چپ گرای سنتی و مدرن دیگر همانند چریک های فدایی خلق شاخه اقلیت، پیکار، مائوئیست ها و سازمان مجاهدین خلق و .  حزب توده وارد تقابل نظامی و تبلیغی علیه نظام جمهوری اسلامی ایران نشد و به ظاهر با نظام حتی همدلی و همراهی هم می کرد.

اما اتفاقات دوره جنگ همانند لو رفتن عملیات های مهمی همانند رمضان و برخی اقدامات دیگر، این جمع بندی را به وجود آورده بود که حزب توده دارای فعالیت های منفی در کشور به نفع شوری است و توانسته سازمان افسران خود را به صورت مخفی مجددا فعال نماید. در زمستان سال 1361 با به راه افتادن این تحلیل و شایعه که توده ای ها می خواهند در کشور کودتا کنند معاونت اطلاعات سپاه که بخش اطلاعاتی بسیار کوچکی در سپاه بود و در آن مقطع مسئولیت آن با سردار مرتضی رضایی بود و طبق اعترافات خود کیانوری زیاد جدی گرفته نمی شد و تمرکز حزب بر روی اطلاعات دفتر نخست وزیری بود، وارد فاز دستگیری سران حزب توده در زمستان سال 1361 شد که در موج اول برخی از کادر اصلی و رده های بالا و میانی حزب همانند کیانوری دبیرکل حزب دستگیر شدند. در این مرحله برخی اعترافات انجام شد که از اهمیت خاصی برخوردار بود. همانند نفوذی های نظامی حزب توده همانند دریادار بهرام افضلی فرمانده نیروی دریایی، سرهنگ هوشنگ عطاریان و سرهنگ بیژن کبیری که در آزادسازی خرمشهر در خرداد 1361 نقش عمده ای داشتند و کبیری معاون آیت الله ری شهری در دادستانی نظامی بود و در دستگیری و خنثی سازی کودتای صادق قطب زاده در سال 1361 نیز نقش داشت و گمان می رفت در سال 1362 چنانچه آیت الله ری شهری به وزارت اطلاعات برسد او نیز معاون آیت الله ری شهری در وزارت اطلاعات خواهد شد!

در بهار سال 1362 نیز ضربه دوم به حزب وارد شد و چهره هایی همانند احسان الله طبری که رئیس شاخه ایدئولوژیک حزب توده بود و چهره های باقی مانده از حزب دستگیر شدند و برخی ها همانند سیاوش کسرایی نیز از ایران فرار کردند.

حال با این اطلاعات ببینیم فیلم چه بخش هایی را روایت کرده است! در فیلم میبینیم که اولین بار گرای سازمان مخفی حزب توده (نوید) و مسئولیت مهدی پرتوی در این سازمان را یک ساواکی دستگیر شده به نیروهای سپاه می دهد! چیزی که نه تنها در اسناد تاریخی وجود ندارد بلکه با واقعیت تاریخی نیز در تضاد است. وقتی سازمان نوید به وجود آمد و پرتوی مسئول آن شد ماه های منتهی به پیروزی انقلاب اسلامی بود. چطور یک افسر ساواکی می تواند سال ها بر روی حزب کار کرده باشد(30 سال) و پرتوی را از پشت سر هم بشناسد؟! این با مستندات قطعی تاریخی در تضاد جدی است.

بعد از دستگیری کیانوری وی در روزهای پایانی اسفندماه 1361 به جاسوس بودن افضلی و عطاریان و کبیری اعتراف کرد. اما در فیلم جوری وانمود شده است که گویی با تعقیب و مراقبت یک نیروی اطلاعاتی جوان و کنجکاو پرتوی شناسایی می شود و از طریق مراقبت از او به بهرام افضلی می رسند! این هم بر خلاف مستندات قطعی تاریخی است. راستی چرا به دستگیری و شناسایی عطاریان و کبیری اشاره نمی شود؟ اهمیت اینها به مراتب از افضلی بیشتر بوده است و اگر با تشکیل وزارت اطلاعات در سال 1362 کبیری به معاونت این وزارت می رسید قطعا بزرگ ترین نفوذ در مهم ترین دستگاه امنیتی کشور انجام شده بود. با این حال میبینیم که کارگردان فیلم به سادگی دز کنار این سوژه ها عبور کرده و به دیگران وزن داده است.

مهدی پرتوی در اردیبهشت ماه 1362 در یک غافلگیری تمام عیار دستگیر می شود همانند احسان الله طبری، و قبل از او مقامات رده بالای سازمان افسران حزب توده لو رفته بودند پس چگونه است که در فیلم تقدم و تاخرها جابجا شده است؟چرا در فیلم به این دستگیری های دوم و به خصوص دستگیری طبری اشاره ای نمی شود؟

نکته دیگر در ارتباط با اشاره به نقش افرادی همانند جواد مادرشاهی در فیلم است. جواد مادرشاهی از مسئولان اطلاعاتی رده بالای اوایل انقلاب بود که اولین رئیس دفتر آیت الله ای در دوران ریاست جمهوری در سال 1360 هم بود. وی پیش از انقلاب از چهره های برجسته انجمن حجتیه و مبارزه با بهائیت بود و به همین دلیل حجتیه ای بودن و حساسیت انقلابیون بر روی انجمن حجتیه سال 1361 از ریاست دفتر آیت الله ای استعفا داد. وی بعدها مشاور امنیتی آیت الله ای شد و هیچ نامی از وی در دستگیری رهبران حزب توده نیست مگر سفر به پاکستان در سال 1361 به همراه مرحوم عسگراولادی در ارتباط با پرونده کوزیچکین و پس از آن دستگیری سران حزب. اما در فیلم جوری نمایش داده شده است که گویی اولا جواد مادرشاهی از مسئولان اطلاعات سپاه بوده است و نقش اصلی را در دستگیری سران حزب توده داشته که این ها با واقعیت های تاریخی نمی خواند. ثانیا گویی انگلستان گرای دستگیری رهبران حزب توده را به صورت غیر مستقیم به ایران و جوادمادرشاهی داده بود!!

درباره هوشنگ اسدی هم که در فیلم وی را نفوذی سپاه در حزب توده نشان داده اند هم مساله این است که وی نفوذی نظام نبوده است و صرفا از قبل انقلاب هم زندانی با آیت الله ای بوده است و برخی ها از جمله محمد علی عمویی از رهبران حزب توده در مصاحبه با نگارنده در سال 1393 مدعی شدند که افشای کودتای نوژه در سال 1359 از طریق او به اطلاع آیت الله ای رسیده بود، نکته ای که البته اثبات شده نیست. اما در هر حال اسدی نفوذی در داخل حزب توده نبوده، همانگونه که وی در دهه 80 به خارج از ایران رفت و مدیر مسئول سایت ضد انقلاب روزآنقلاین شد و در حال حاضر هم مشغول فعالیت ها علیه نظام است و گاها نیز با تلویزیون های ماهواره ای خارج از ایران هم مصاحبه های مبسوطی می کند.

درباره نقش رحمان هاتفی هم به نظر می رسد اغراق گویی و شتابزدگی زیادی رخ داده است و نقش و عملکرد او در این حد که در فیلم نمایش داده شده است نبوده است.

به هر حال به عنوان جمع بندی، فیلم لباس شخصی را فیلمی خوب و دغدغه مند می دانم اما با روایت ها و اسناد تاریخی در برخی از جاها تضادهای جدی دارد و بیشتر شبیه برداشت آزاد کارگردان فیلم از تاریخ است که خواسته تاریخ را با علایق و دیدگاه خود به تصویر بکشد. اگر بخواهم به این فیلم از 10 نمره ای بدهم نمره من به آن 7.5 خواهد بود و امیدوارم کارگردان جوان این فیلم در ادامه مسیر خود بتواند فیلم های بهتر و با استناد بهتر تاریخی را تولید نماید.  


 

علاقه‌مندان به تماشای فیلم‌ها و مستندها حتما نام مستند ایکسونامی» را شنیده‌اند. مستندی خاص و با سوژه ویژه که جنجال‌های زیادی هم به‌پا کرد.

این مستند داستان یک ‌استار آمریکایی و تجربه او برای رسیدن به آزادی‌‌های جنسی در ایالات متحده را بیان می‌‌کرد. ایکسونامی جنبش‌‌ها و جنایات جنسی در ایالات متحده آمریکا را با نمایش بسیاری از آرشیو‌های دیده نشده از تاریخ سده اخیر آمریکا مورد بررسی و تحلیل قرار داده بود.

حالا محسن آقایی که پیش‌تر هم با ساخت مستند پرزیدنت آکتور سینما» جنجال‌برانگیخته بود، خبر از ساخت قسمت جدید مستند خود با عنوان ایسامی 3؛ دیوارکش» داده است.

همان‌گونه که اشاره شد قسمت قبلی ایکسونامی به انقلاب جنسی آمریکا و بررسی ابعاد آن در دهه‌های 60 و 70 میلادی پرداخته بود و در مستند جدید ایکسونامی به ابعاد دیگری پرداخته خواهد شد. گفتنی است آقایی در قسمت جدید این سری مستند سراغ بررسی تاثیرات مقولات و المان‌های جنسی درعرصه ت و قدرت با نگاهی به حال‌وهوای کشورهای عربستان، ترکیه و ایران رفته است.

سیدمهدی دزفولی، تهیه‌کننده این مستند درباره جدیدترین تولید مرکز مستند سفیرفیلم گفت: مستند ایکسونامی 3 درصورت کسب مجوزهای لازم از اواخر اردیبهشت‌ماه درحوزه هنری پرده‌برداری و اکران می‌شود و در مرحله بعد در سایت مرکز مستند سفیرفیلم به اکران عمومی درمی‌آید.»

او درمورد مراحل تولید این مستند افزود: مراحل پیش‌تولید این مستند از آذرماه 1398 آغاز شد و تا مهرماه 1399 ادامه داشت و تولید این مستند آبان شروع شد و اردیبهشت 1400 به اتمام رسید. زمان مستند یک‌ساعت و 28 دقیقه است، راوی این مستند خود محسن آقایی کارگردان و پژوهشگر کار است، تدوینگر مجید رستگار و تهیه‌کننده هم بنده هستم که امیدواریم توانسته باشیم کاری قابل‌قبول و جریان‌ساز را تولید کنیم. ان‌شاءالله این مستند با قیمت هزار تومان عرضه می‌شود و از اواخر اردیبهشت از طریق صفحه اختصاصی سفیر برای مخاطبان علاقه‌مند قابل دسترس خواهد بود. اگر فردی علاقه‌مند به اکران مستند در تهران یا در سایر شهرها و شهرستان‌ها باشد، با کمک سفیرفیلم این امکان فراهم است و می‌تواند جهت هماهنگی با شماره 09371767944 تماس بگیرد. مستند ایکسونامی ادامه خواهد داشت و قسمت‌های بعدی آن به امید خدا طی زمان‌های مختلف عرضه می‌شوند. »

تهیه‌کننده ایسامی 3؛ دیوارکش» درمورد پخش تلویزیونی این مستند گفت: باتوجه به نکات صریح و پرحاشیه‌ای که گفته می‌شود، پیش‌بینی می‌شود این مستند اجازه پخش تلویزیونی نداشته باشد و صرفا در همین اکران‌های فیزیکی و مجازی منتشر شود. موضوع کلی مستند ارتباط المان‌های جنسی و سوءاستفاده‌هایی است که از آن درحوزه انتخابات و کسب رای در ایران و جهان برای در اختیار درآوردن جامعه صورت می‌گیرد و اگر در یک جمله بخواهم بگویم، ایکسونامی 3 به ارتباط و ت می‌پردازد.»

دزفولی درمورد موضوع این قسمت از مستند ایسامی چنین توضیح داد: به‌طورکلی حدود نیمی از کار مصاحبه است که در آن با چهره‌های ی، اجتماعی و کارشناسان و گفت‌وگو کردیم، نیمه دیگر آرشیوها و پلاتو‌ها و مراحل پژوهشی هستند که کلیت کار را تشکیل می‌دهند. با توجه به اینکه در ایکسونامی 1 به بخشی اشاره شد که از بحث‌های جنسی در آمریکا سوءاستفاده ابزاری برای تگذاری و کسب رای استفاده می‌شد، ما سعی کردیم در این قسمت به‌طور مبسوط و مفصل به این بحث بپردازیم و این موضوع را موشکافی کنیم.»

پخش این مستند همزمان با کارزار انتخابات ایران است و دزفولی پیشنهاد می‌کند که از این جنس مستندهای ی در ستادهای انتخاباتی ریاست‌جمهوری پخش شود. او در این باره می‌گوید: امیدواریم در ایام انتخابات 1400 این کار مورد استقبال ستادهای انتخاباتی و کاندیداها قرار بگیرد و ما بتوانیم در ستاد‌های انتخاباتی اکران داشته باشیم. اگر ستادهای انتخاباتی درخواست اکران حضوری داشته باشند، استقبال می‌کنیم و حتی امکانش را داریم که برای کاندیداهای محترم هم این مستند را اکران خصوصی کنیم. البته از طریق برخی دوستان برای ستاد قالیباف و ستاد رضایی و جلیلی صحبت‌هایی صورت گرفته و امیدواریم بتوانیم با بقیه ستادها اعم از اصلاح‌طلب و اصولگرا نیز هماهنگی‌های لازم را به‌عمل آوریم.»

وی اضافه کرد: سعی ما این است که یک حرف مهم و کلان را به کمک ایکسونامی 3 با اسم اختصاصی دیوارکش بزنیم که شاید تابه‌حال به‌صورت مستند گفته نشده است تا جریان مثبتی در انتخابات شکل بگیرد. به‌هرحال این چالشی است که ما در برخی دوره‌های انتخابات ریاست‌جمهوری و به‌خصوص در این دودهه اخیر شاهد بوده‌ایم. این مساله تازه‌ای نیست و کاندیداها پیش از انقلاب و در رژیم شاه از حربه مسائل جنسی برای کسب نظر و کسب رای سوءاستفاده می‌کردند.»

علاقه‌مندان به تماشای این مستند می‌توانند برای مشاهده یا دانلود ایکسونامی 3؛ دیوارکش» به پایگاه اینترنتی مرکز مستندسازی سفیرفیلم به آدرس safirfilm.ir در بخش تماشا مراجعه کنند. درضمن سفیرفیلم 50 درصد تخفیف برای 100 تماشا‌کننده اول و 30 درصد برای 500 نفر بعدی درنظر گرفته است که مخاطبان می‌توانند از آن استفاده کنند.

 

برای مطالعه این گزارش در سایت رومه فرهیختگان می توانید اینجا را کلیک نمائید.


 

 

روز شنبه 12 مهرماه 1399 ساعت 20 مستند معمای سی 130 پیرامون سقوط مشکوک هواپیمای فرماندهان ارتش و سپاه در 7 مهرماه 1360، از شبکه افق سیما پخش شد و تکرار آن نیز روز یکشنبه 13 مهرماه ساعت 14 پخش شد. برای مشاهده این مستند در سایت تلویبیون می توانید اینجا را کلیک نمائید.

 

 


بی‌پناهی پناهجویان ایرانی در اروپا/ از تراژدی مهاجرت چه می‌دانیم؟

تهیه‌کننده و کارگردان مستند زمزمه‌های گمشده در دوردست ضمن اشاره به ویژگی‌های این مستند از نسبت آن با مسئله فراگیر پناهجویی از ایران به کشورهای اروپایی، توضیحاتی ارائه کرد.

منصور فروزش تهیه‌کننده و کارگردان فیلم مستند زمزمه‌های گمشده در دوردست» که از آثار حاضر در سی و هشتمین جشنواره جهانی فیلم فجر است، درباره ایده اولیه ساخت این مستند به خبرنگار مهر گفت: در سال‌های اوج بحران پناهجویان در اروپا برای اکران فیلمم در یک جشنواره به اروپا رفتم و آنجا شرایط بسیار اسفناک پناهجویانی را که عموماً از سوریه آمده بودند، از نزدیک دیدم. این تصویر بسیار متفاوت با تصویری بود که پیش از آن درباره مساله پناهجویان در ذهن داشتم. به همین دلیل هم مساله برای من از یک ذهنیت برخاسته از رسانه و اطلاعات رایج در جامعه که از زمان کودکی همه ما با آن مواجه هستیم تبدیل به یک عینیت دهشتناک شده بود. این آغاز یک درگیری ذهنی با مساله بود. مثلاً اینکه در بزرگترین شهرهای اروپا با خانواده‌هایی مواجه می‌شوید که زبان محلی را بلد نیستند و در کوچه و خیابان و کنار اتوبان و جاده با هرچه دستشان آمده برای خودشان یک محل زندگی فراهم کرده‌اند، چیزی نیست که بتوان به سادگی از کنار آن عبور کرد.

وی افزود: این صحنه‌ها هیچ تناسبی با آن تصور زندگی در اروپا که در فیلم‌ها و کارتن‌های کودکی ما سراسر با نور و رنگ و شادی ترسیم شده بود نداشت.

ابعاد مختلف مسئله پناهجویان در اروپا

این مستندساز ادامه داد: بعد از اینکه برای تحصیل به اروپا آمدم، مساله برایم واضح‌تر شد، یعنی مساله مهاجرت غیرقانونی شهروندان خاورمیانه به اروپا نه تنها ماهیتش را برایم به عنوان یک مساله صرفاً انسانی که حمایتی صددرصدی در اروپا دارد از دست داد بلکه ابعاد مختلف دیگری هم به آن اضافه شد. مثلاً مساله پناهجویان در کشورهای اروپایی امروز چندین وجه مختلف دارد که می‌توان به ارتباط آن با امنیت ملی کشورها و همینطور برخاستن صداهای مخالف در جوامع اروپایی و در میان شهروندان اروپا اشاره کرد. به همین دلیل هم هست که در نحوه مواجهه با پناهجویان کاملاً با بدبینی و عدم توافق بین دولت‌ها و حتی مردم اروپا مواجه هستیم.

برای من واضح بود که پناهجویانی که از کشورهای جنگ زده به اروپا سرازیر شده بودند دلیلی قابل درک برای کار خود داشتند. اما مسأله پناهجویان ایرانی یک مساله متفاوت و قابل بحث بوده و هستوی افزود: در این بین برای من واضح بود که پناهجویانی که از کشورهای جنگ زده به اروپا سرازیر شده بودند دلیلی قابل درک برای کار خود داشتند. اما مسأله پناهجویان ایرانی یک مساله متفاوت و قابل بحث بوده و هست. به همین دلیل با دوستانی که در مساله پناهجویان کار تخصصی و دانشگاهی انجام داده بودند وارد بحث شدیم تا به یک مدل مشخص و دقیق برای بررسی موضوع دست پیدا کنیم. در این بین یکی از شانس‌های ما حضور خانم دکتر غلامپور بود که در دوره دکتری تحقیقات مفصلی راجع به پناهجویان ایرانی انجام داده‌اند.

این مستندساز ادامه داد: این همکاری با شروع رایزنی با نهادهای مربوط به مساله پناهجویان برای اخذ مجوز شروع شد، تقریباً برای نمایندگی‌های صلیب سرخ در ۱۲ کشور نامه نگاری شد تا بتوانیم برای فیلمبرداری مجوز بگیریم اما همه آنها به انواع روش‌ها با درخواست ما موافقت نکردند. تا اینکه صلیب سرخ صربستان دسترسی محدودی برای تصویربرداری در یکی از کمپ‌های تازه تاسیس در یکی از شهرهای کوچک مرزی را به ما داد.

ایران؛ تنها کشور با سیر صعودی پناهجویی به اروپا

فروزش بیان کرد: اهمیت این موضوع زمانی برای ما بیشتر شد که دیدیم در میان ۱۰ کشوری که آمار بیشترین پناهجو را در اروپا دارند، تنها ایران است که آهنگ رشد تعداد پناهجویانش در اروپا صعودی است. در حالی‌که مثلاً افغانستان یا سوریه که از نظر تعداد پناهجویان، بالاتر از ایران قرار دارند آهنگی نزولی را در پیش گرفته‌اند. این یک زنگ خطر محسوب می‌شود.

وی افزود: باید توجه داشت که مساله ما و این فیلم معطوف به مساله مهاجرت از مبادی غیرقانونی است و نه مهاجرت‌های قانونی از جمله کاری، شغلی یا تحصیلی، چرا که تفاوت این دو راه مهاجرت بسیار زیاد و متفاوت است. چرا که در مهاجرت از مبادی غیرقانونی ما با ۲ مساله جدی مواجه هستیم اول اینکه فرد هیچ حقوق قانونی تاکید می‌کنم هیچ حقوق قانونی ندارد، یعنی عملاً به دلیل عدم وجود مدارک قانونی فرد در سیستم قانونی و رسمی که مم به حمایت از حقوق افراد است جایگاه شناخته شده‌ای ندارد. یعنی وقوع هر نوع اتفاق برای فرد از هر نوع و جنس از سوی قانون غیرقابل ردیابی است. به همین دلیل هم هست که طبق آمار کمیساریای عالی پناهندگان و بر اساس گزارش گاردین در بین سال‌های ۲۰۱۸ تا ۲۰۲۰ بیشتر از ۱۸۰۰۰ کودک که در اروپا ثبت پناهندگی کرده بودند، ناپدید شده‌اند که البته بی تردید به دلیل اینکه بخش قابل توجهی از افراد به محض ورود اطلاعاتشان ثبت نمی‌شود این عدد می‌تواند به مراتب بالاتر باشد و این عدد تنها مربوط به کسانی است که بعد از ثبت در یکی از کشورهای اتحادیه مفقود شده‌اند و نه همه مفقودی‌ها.

بی‌پناهی پناهجویان ایرانی در اروپا/ از تراژدی مهاجرت چه می‌دانیم؟

این کارگردان مطرح کرد: پس مساله اول حقوق افراد است، یعنی فرد به عنوان پناهجو در طول سفر و حتی بعد از رسیدن به مقصد مورد نظر از نظر قانونی به عنوان یک فرد با حقوق مشخص در نظر گرفته نمی‌شود. مساله دوم مساله خطرات و تهدیدهای این تصمیم وحشتناک است. چرا که فرد باید از بین جنگل، کوه و دشت در روزهای بارانی و شب‌های برفی عبور کند تا بتواند به مقصد مورد نظر برسد. این سفر یک سفر تفریحی یا طبیعتگردی نیست، چرا که افراد زیادی به دلیل تشنگی یا گرسنگی، یخ زدگی، سرمازدگی، یا مواجه شدن با گروه‌های تندرو محلی، راهن و یا حیوانات وحشی جان و مال خود را از دست می‌دهند. این‌ها در صورتی است که مساله خطرات قاچاقچیان انسان یک خطر غیرقابل چشم پوشی است. در کنار اینها باید اضافه کرد که از نظر کشوری که فرد به آن ورود غیرقانونی داشته است، فرد و خانواده او مجرم هستند و بعد از دستگیری باید مدتی را در زندان بگذرانند.

فروزش مطرح کرد: خانواده‌هایی بوده‌اند که در زندان کشورهای مختلف میان مجرمان خطرناک نگهداری شده‌اند و هرکدام از افراد خانواده در یکی از زندان‌ها گرفتار شده‌اند. این‌ها واقعیت‌هایی است که کمتر در طول این سال‌ها به آنها پرداخته شده است. در واقع ما در این مستند سعی می‌کنیم واقعیت را تا جایی که ممکن است برای مخاطب بیان کنیم و فکر می‌کنم نقطه تفاوت این مستند با کارهایی از این دست که برای رسانه‌های عموماً خارجی ساخته شده، این است که در آن مستندها معمولاً مستندساز با هدف جلب حمایت سازمان‌ها و نهادهای بین‌المللی سعی در نمایش شرایط اسفناک اقامت پناهجویان داشته است.

امواج مهاجرت و سرنوشت‌های نامعلوم

سید مهدی دزفولی به عنوان دیگر تهیه کننده این مستند هم به خبرنگار مهر گفت: ما در این سال‌ها به دلیل مشکلات عمده اقتصادی و معیشتی در ایران و همچنین تصور غالب و بعضاً نادرست از زندگی مطلوب و رویایی در غرب شاهد سیل مهاجرت غیر قانونی از ایران به اروپا و به خصوص اروپای شمالی و اروپای غربی بوده‌ایم و هستیم. این موج مهاجرت برای اولین بار در سال‌های جنگ ایران و عراق در دهه شصت رخ داد. در آن سال‌ها سیلی از مهاجرین به اروپا سرازیر شدند و بخشی از آنها البته در آن سال‌ها به ژاپن نیز رفتند تا به زندگی رویایی و مطلوب خودشان برسند اما برای خیلی‌ها این زندگی رویایی تبدیل به وضعیتی کاملاً متفاوت با تصور اولیه افراد شد چون واقعیت چیز دیگری بود که فکرش را هم نمی‌کردند. پس از جنگ در دهه هفتاد باز شاهد موج دوم این مهاجرت‌ها بودیم. پس از وقایع سال ۸۸ هم باز شاهد موج سوم مهاجرت غیر قانونی بودیم و در این سال‌های اخیر به دلیل تشدید تحریم‌ها و سخت‌تر شدن معیشت مردم در ایران، شاهد موج چهارم بوده‌ایم. البته در این میان هم عده زیادی به اروپا مهاجرت کردند اما همانند این چهار موجی که عرض کردم، گسترده و پر تعداد نبوده است.

در ایران تصور روشنی در این باره وجود ندارد و به همین دلیل شاهد اتفاقات تلخی برای مهاجران ایرانی غیرقانونی در اروپا هستیم. کشته شدن در مسیر مهاجرت، آوارگی، یده شدن، به تاراج رفتن سرمایه آنها و در نهایت حتی رسیدن به اروپا اما مواجه شدن با واقعیت‌های زندگی به عنوان یک خارجی بخشی از این سرنوشتی است که در انتظار مهاجرین غیر قانونی استدزفولی عنوان کرد: طبق آمار، ما بیش از هفت میلیون ایرانی خارج از کشور داریم که در حدود یک سوم از این تعداد مهاجران غیر قانونی هستند که از مرز ترکیه و یا مرز کردستان عراق به اروپا رفته‌اند. پرداختن به مهاجرت غیرقانونی و آسیب‌شناسی و درمان آن به نظر من نیاز به تولید مستندهای جدی و مفصلی دارد که به این چالش به صورت عمیق و درست بپردازد.

این تهیه‌کننده مطرح کرد: در ایران تصور روشنی در این باره وجود ندارد و به همین دلیل شاهد اتفاقات تلخی برای مهاجران ایرانی غیرقانونی در اروپا هستیم. کشته شدن در مسیر مهاجرت، آوارگی، یده شدن، به تاراج رفتن سرمایه آنها و در نهایت حتی رسیدن به اروپا اما مواجه شدن با واقعیت‌های زندگی به عنوان یک خارجی بخشی از این سرنوشتی است که در انتظار مهاجرین غیر قانونی است.

وی در پایان درباره تولید این اثر بیان کرد: پیش تولید این مستند در سال ۱۳۹۸ شروع شد، در سال ۱۳۹۹ تولید و پس تولید آن به پایان رسید که کار فشرده و سنگینی نیز بوده است. امیدوارم این اثر در اولین حضور جشنواره‌ای خود در جشنواره جهانی فیلم فجر بتواند دیده شود، بدرخشد، حرفش نیز شنیده شود. در ادامه بتواند در جشنواره‌های بین‌المللی دیگر هم حضور یابد و جریان ساز هم بشود. به امید خدا در برنامه‌های سال جاری و سال آینده ما تولید قسمت دوم این مستند هم وجود دارد که قسمت بعدی آن پرداختن به سرنوشت این آدم‌ها و شنیدن قصه آنها بعد از رسیدن به هر یک از کشورهای اروپایی است.

 

برای مشاهده این مصاحبه و گزارش در سایت خبرگزاری مهر اینجا را کلیک نمائید. 


خبرگزاری فارس- گروه سینما: مستند دیوارکش» به تهیه‌کنندگی سید محمدمهدی دزفولی و کارگردانی محسن آقایی را می‌توان ادامه‌ای بر ایکسونامی» دانست. آقایی در مستند ایکسونامی به بررسی جریان انقلاب جنسی در آمریکا و سپس جهان پرداخت و با ارائه مستندات، سعی داشت تا استفاده رسانه‌ها و تمداران از محتوا و نمادهای جنسی را برای کسب رأی رو رسیدن به قدرت بررسی کند. دیوارکش را به نوعی می‌توان ادامه‌ای بر ایکسونامی و پرداختن به نقد سوءاستفاده از موضوعات جنسی در فضای ی ایران دانست که از انتخابات ۱۳۷۶ و روی کار آمدن اصلاحات به وجود آمد. البته این مستند بر خلاف مستند قبلی بیش از آن که به پژوهش متکی باشد، گفت‌وگو محور است. دیوارکش» دو بخش اصلی دارد، بخش نخست به نقد جنسیت‌زدگی ایرانیان می‌پردازد که بخش کوتاهتر را نسبت به بخش دوم شامل می‌شود، اما بخش دوم به جریان انتخابات و سوءاستفاده‌ از موضوعات جنسی ورود می‌کند و نشان می‌دهد تمداران چگونه با شعارهای دروغین پیرامون آزادی‌های مدنی و نگاه‌های جنسیتی، برای رسیدن به کرسی قدرت بهره می‌گیرند.

این مستند که از هفته گذشته در سامانه‌های اینترنتی فیلمگردی» و عماریار» اکران شده، با واکنش‌های متفاوتی روبرو شده است، برخی آن را سطحی قلمداد کرده‌اند و برخی هم آن را مستندی اثرگذار می‌دانند، مانند محسن مقصودی مجری برنامه ثریا» که درباره آن گفته است: مستند دیوارکش» تولید بچه‌های سفیر فیلم را دیدم. نسل جوان اگر این فیلم را نبیند، ضرر کرده است! پشت صحنه‌ای از بهره‌کشی اصحاب قدرت از مردم با شعارهای زیبا در حوزه آزادی‌های جنسی و چرخش های عجیب تمداران برای یک مشت رأی، به ویژه از اواسط مستند به بعد عالی است.

پیرامون مستند دیوارکش» با سید محمدمهدی دزفولی تهیه‌کننده آن گفت‌وگوی صریحی داشتیم که مشروح آن را در ادامه می‌خوانید:

 

 

* پس از تولید مستند پرسروصدای ایکسونامی» چه مسیری را طی کردید که به تولید دیوارکش» انجامید؟

پیش‌تولید مستند را در پاییز ۹۸ کلید زدیم اما با اتفاقاتی که در سال ۹۸ رخ داد ـ از آبان و گرانی بنزین تا شهادت حاج قاسم و سقوط هواپیمای اکراینی و انتخابات ـ عملاً کار به تعویق افتاد و تولید را از آبان ۹۹ شروع کردیم و تا خرداد ۱۴۰۰ طول کشید. چون تأکید داشتیم مستند به انتخابات امسال برسد به ویژه اینکه بحث وکراسی در ایران از انتخابات ۷۶ به بعد رسماً ورود کرد و عده‌ای از المان‌های جنسی برای رأی‌آوری از آن استفاده کردند. هر چند که فضای انتخابات به دلیل تأیید صلاحیت‌ها کمی متفاوت شده است اما همچنان می‌بینیم که برخی از کاندیداها از وکراسی و شعارهای آزادی و پوشش و . برای جلب توجه آرای مردم استفاده می‌کنند. در این مستند توانستیم با ۱۴-۱۵ نفر درباره بحث وکراسی صحیت کردیم و ادعایی هم داره کامل بودن اثر نداریم، چون طی ۷ ماه فشرده تولید را انجام دادیم و به رونمایی رساندیم.

دیوارکش» جزء نخستین مستندهایی است که مستقیم به و ت در ایران می‌پردازد

بنابراین کمبودهایی دارد اما با این حال جزء اولین آثاری است که مستقیم به و ت در ایران می‌پردازد. امیدواریم حرفش شنیده شود و بتوانیم در قسم‌ت‌های بعدی کمبودهای آن را رفع کنیم. اما هدف اصلی‌مان این بود که مستاند به انتخابات ۱۴۰۰ برسد، چرا که در انتخاب‌های قبلی از ۷۶ و آقای خاتمی تا انتخاب‌های بعدی از جمله آقایان هاشمی رفسنجانی، میرحسین و ‌نژاد و از آن بهره برده‌اند، حتی آقای رئیسی و د یدارش با تتلو هم در انتخابات دوره قبل به آن مبتلا شده‌اند. گاهی این بهره‌برداری جواب داده است مانند ۷۶ و ۹۶ اما گاهی هم جواب نداده مانند ۸۴ و ۸۸.

 

*به نظر می رسد حضور کارگردان به عنوان راوی در این اثر بیش از اندازه است، زیاد صحبت می‌کند و به مخاطب اجازه تنفس و تفکر نمی‌دهد.

محسن آقایی اگر به عنوان راوی در مستند حضور دارد، چون دغدغه این موضوع را داشت و سعی کرد با بیان طنزی که دارد، کار را پیش ببرد. اما برخی مانند شما معتقدند این حضور و طنازی، یک جاهایی بیرون زده است و در نیامده.

* شما قلاب انداخته‌اید و صیدهای خوبی مانند بنی‌صدر و فائزه هاشمی را داشته‌اید، اما برای جمع‌بندی از کارشناسی استفاده کرده‌اید که برای مخاطب نام‌آشنا نیست و مستند در حد گزارش‌های خبری تلویزیون تنزل کرده است.

ایشان دکتر محسن بدره استاد دانشگاه اهرا(س) است و روی موضوع وکراسی کار کرده است. در قسمت نخست مستند ایکسونامی» هم اشاره کوتاهی به این موضوع داشتیم و ایشان مشاوره داد که در مستندهای بعدی به آن بپردازید. البته مجموعاً شتابزدگی موجود در کار به دلیل این بود که آن را به انتخابات برسانیم.

* مخاطب شما کیست؟ به نظر می‌رسد قصد دارید طرفداران تفکرات دولت‌های اصلاح‌طلب و اعتدال را مجاب کنید، اما با توجه به لحن طنز مستند، شاید این اتفاق رخ ندهد و مستند را همان طیفی بپسندد که هم‌فکر به شماست.

طیف حزب‌الهی جامعه مخاطب این مستند نبودند، چون نوع نگاه و رأی‌دادنش در انتخابات متفاوت است. ما دو هدفگذاری داشتیم؛ یکی قشر خاکستری جامعه که توده رأی را می‌سازد و جذب یکی از جناح‌ها می‌شود. بخش دوم هم مخاطبانی هستند که به تفکرات اصلاح‌طلبی گرایش دارند و معتقدند اگر فلانی رأی بیاورد دیوارکشی می‌کند. البته با اکران‌هایی که در شهرستان‌ها داشتیم، بازخوردی که گرفتیم مجموعاً این بود که جامعه هدف ما کلیت حرف مستند را پذیرفته‌اند و می‌گویند باید فریب فضاسازی را نخوریم.

طیف حزب‌الهی جامعه، مخاطب مستند دیوارکش» نبودند،‌ بلکه توده خاکستری مخاطب ماست

بنظرم توده مردم با مستند ارتباط خوبی برخورد کردند، البته برخی قشر نخبگانی ارتباط چندانی نتوانستند با مستند برقرار کنند. مثلاً دکتر تفرشی می‌گفت: انتخابات کدام کشور را می‌توانید پیدا کنید که از این موضوعات برای کسب رأی استفاده نکند، از کمال آتاتورک تا بن‌سلمان و ترامپ؟ فقط غلظت آن متفاوت است.

به هر حال سعی کردیم آسیب‌شناسی کنیم که استفاده ابزاری از نمادهای جنسی برای رأی‌آوردن باعث ابتذال دموکراسی در کشور می‌شود. مثلاً بن‌سلمان با آزادی‌هایی که می‌دهد می‌خواهد کاری کند که مردم ذهنشان جای دیگری مشغول باشد و با سهم خاندان سعودی از نفت کاری نداشته باشند.

 

* چون از این طرف (اصولگرایان) نماینده‌ای در مستند ندارید و بیشتر با اصلاح‌طلبان صحبت کردید.

طبیعی است که اصلاح‌طلب‌ها بیشتر از این مباحث استفاده کردند، البته سراغ اصولگراها هم مانند ‌نژاد رفتیم که البته با خودش موفق به گفت‌وگو نشدیم و با عبدالرضا داوری مصاحبه کردیم.

اما حرف کلی ما سوءاستفاده از این فضاست و این ابتذال ی معطوف به یک جناح نیست. 

* در بخش نخست سعی داشتید با بلاگرهای اینستاگرامی صحبت کنید که گفتید نشد. چه کسانی بودند که نه گفتند و دلیلشان چه بود؟
سراغ بسیاری از سلبریتی‌های هنرمند و حتی ورزشی رفتیم که در انتخابات قبلی هم نقش تحریک‌کننده مردم در جمع‌آوری رأی برای یک کاندیدا را داشتند. حتی در تیتراژ هم اسامی حدود ۴۰ نفر را نوشته بودیم که حاضر نشدند مصاحبه کنند، اما بعداً گفتیم شاید اخلاقی نباشد و حالت محاکمه داشته باشد.
مثلاً به مصی علینژاد پیام دادیم، دید و پاسخ هم داد، اما قبول نکرد و گفت باید یک نفر شما را معرفی کند.

علاوه بر افراد هنرمند و ورزشکار، با چهره‌های ی مانند ‌نژاد، و رئیسی هم صحبت کردیم که نپذیرفتند. 

این نقد شاید به ما وارد باشد، اما برای تبیین‌کردن موضوع باید واقعیت را هم گفت. اگر تصاویر را نمی‌آوردیم چطور باید آن را بیان می‌کردیم؟ چون متن نیست که بشود نوشت یا صوت نیست که پخش کرد. ضمن اینکه میزان کلیپ‌ها و فیلم‌های برش‌خورده را تا یک‌سوم کم کرده‌ایم

 

* چه پیامی می‌دادید؟
می‌گفتیم ما مستندسازیم و قبلاً با ساخت مستند ایکسونامی» موضوع انقلاب جنسی در آمریکا را بررسی کردیم. حالا داریم به بحث انقلاب جنسی در ایران و ارتباطش با انتخابات بپردازیم. می‌خواهیم درباره آن با شما صحبت کنیم.

 

 

* نقدی که به این گونه مستندها وارد می‌کنند این است که این مستندها در دام موضوعی می‌افتند که خودشان منتقد آن هستند. یعنی یک دور باطل پیش می‌آید، بدین صورت که برای نقد موضوعات جنسی و ناهنجاری‌ها، از جذابیت رسانه‌ای و جنسی آن استفاده می‌کنید. آیا این موضوع را قبول دارید؟

این نقد شاید به ما وارد باشد، اما برای تبیین‌کردن موضوع باید واقعیت را هم گفت. اگر تصاویر را نمی‌آوردیم چطور باید آن را بیان می‌کردیم؟ چون متن نیست که بشود نوشت یا صوت نیست که پخش کرد. ضمن اینکه میزان کلیپ‌ها و فیلم‌های برش‌خورده را تا یک‌سوم کم کرده‌ایم. 

داستان برخی دوستان دیگر که در این حوزه کار می‌کنند، شاید این است که قصد دارند به آن جذابیت بدهند، اما در مستند ما فقط ۱۵-۱۰ دقیقه به این مقوله پرداخته‌ایم تا فضای رسمی و غیررسمی را تبیین کنیم، از فضای کافی‌شاپ‌ها تا شیوه تبلیغات رسمی در فضای مجازی. به نظرم این‌ها باید گفته می‌شد.

آیا احتمال تدوین مجدد دیوارکش» وجود دارد؟ و اینکه در نسخه بعدی ایکسونامی»، روی موضوعات جنسی تمرکز می‌کنید یا به دغدغه‌هایتان می‌پردازید؟

این را احتمالاً فقط کمی اصلاح کنیم ـ البته باید درباره‌اش تأمل کنیم ـ اما اینکه تغییرات زیادی کند یا طولانی‌تر شود، خیر. این مستند 

انقلاب جنسی در ایران که ایکسونامی۲ به آن خواهد پرداخت، به مسیر انقلاب جنسی در ایران می‌پدازد و اینکه چهخ اتفاقی در ایران رخ می‌دهد. موضوعاتی مانند مانکن‌ها، ارتباط آن‌ها با لابی‌ها و مباحثی که در حوزه فرهنگ پیش آمده و همچنین تئوریزه کردن برخی موضوعات مانند همجنس‌گرایی و سقط جنین و .

 یک مجموعه ۱۰ قسمتی به نام سونامی هم داریم که به موضوعاتی مانند بی‌پدری، همجنس‌گرایی، سقط جنین و . در آمریکا می‌پردازد

البته یک مجموعه ۱۰ قسمتی به نام سونامی هم داریم که به موضوعاتی مانند بی‌پدری، همجنس‌گرایی، سقط جنین و . در آمریکا می‌پردازد. این مستند‌ها نریشن‌محور (گفتار متن) است و از رسالت‌های کارگروه خانواده سفیر است که قصد دارد به زیست جنسی و تربیت جنسی در ایران می‌پردازد و احتمالاً بعد از انتخابات منتشر خواهد شد.

* با تلویزیون هم برای پخش مستند دیوارکش» رایزنی کرده‌اید؟

بله، اما گفته شد حدود نیمی از آن قابل پخش نیست و عملاً چیزی از مستند باقی نمی‌ماند. این در حالی است که نسخه اولی مستند یک ساعت و ۴۵ دقیقه بود و ما آن را به ۶۹ دقیقه رساندیم. مثلاً تصاویر آرشیوی را کم کردیم یا مصاحبه با دکتر بسکرویل را حذف کردیم. 

* پژوهش‌هایی که انجام گرفته چطور؟ به صورت مکتوب منتشر می‌شود؟

پژوهش‌های مستند ایکسونامی۱» به قلم آقای صادق‌زاده تحت عنوان انقلاب جنسی در حدود ۳۰۰ صفحه مکتوب شده که بخش عمده آن ترجمه است و به زودی منتشر می‌شود که از خروجی‌های کارگروه سفیرفیلم است.

* نکته‌ای مانده است که بخواهید بیان کنید؟

سعی کردیم کار مقبولی ارائه کنیم، اما ضعف‌هایی دارد و ان‌شاءالله برای مستندهای بعدی سعی در کم‌کردن آن‌ها داریم. امیدوارم این یک هفته‌ای که تا انتخابات داریم این مستند بیشتر دیده شود تا خطاهای انتخابات قبلی کمتر شود و شاهد یک انتخابات بالنده باشیم.

 

برای مشاهده مصاحبه در خبرگزارس فارس اینجا را کلیک نمایید. 


به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو، این مستند تولید مرکز مستندسازی سفیر فیلم می‌باشد و تهیه کننده آن محمد تقی بستجانی و کارگردان آن سید محمد مهدی دزفولی می‌باشد.

مستند مجمع عقلا» به بررسی چگونگی ختم جنگ ایران و عراق و پذیرش قطعنامه ۵۹۸ در تیرماه سال ۱۳۶۷ می‌پردازد و پس از آن به بررسی دوران سازندگی در دولت هاشمی رفسنجانی از سال ۱۳۶۸ تا ۱۳۷۶ می‌پردازد. این مستند در مدت زمان ۵۴ دقیقه قصد دارد چگونگی پذیرش قطعنامه ۵۹۸ و مذاکرات پیرامونی آن را بررسی نماید و تفکر مجمع عقلا برای اداره کشور را مورد بحث و بررسی قرار دهد. در واقع این مستند اولین مستند و اثر پژوهشی است که به بررسی تفکر مجمع عقلا در کشورداری و اداره امورات کشور در سه دهه پیش می‌پردازد.

در این مستند با چهره‌هایی همانند دکتر صادق زیباکلام، مرحوم دکتر ابراهیم یزدی، مرحوم حسین شیخ الاسلام معاون سابق وزارت امور خارجه، دکتر عباس ملکی از اعضای تیم مذاکره کننده در مذاکرات ۵۹۸، سردار محسن رفیق دوست، سردار اسماعیل کوثری، دکتر فرشاد مومنی، دکتر محمد خوشچهره، ناصر نوبری سفیر ایران در شوروی، محمد غرضی و . مصاحبه‌های مبسوطی انجام شده است.


مستند عقلا چهل روز پس از رونمایی و عرضه در سایت های وی او دی و رونمایی از متن مصاحبه هایش در کتاب جنگ و صلح، به پخش تلویزیونی رسید.

 

این مستند امروز، ساعت از شبکه سوم سیما پخش خواهد شد. موضوع این مستند پیرامون قطعنامه 598 و پایان جنگ ایران و عراق و سال های پس از جنگ است. 


از کاشیکاری‌ های مسجد ایاصوفیه در استانبول ترکیه تا شیشه‌های رنگارنگ کلیساهایی در پاریس فرانسه و پنجره‌های بزرگ قدیمی در کنیسه بزرگ شهر بوداپست در مجارستان به قدری دیدنی است که انسان را ناخودآگاه به تحسین وا می‌دارد. 

بنابراین طبیعی است که چنین معماری و نقش و نگارهایی توجه سید مهدی دزفولی که سال‌ها کارگردانی، مستندسازی و پژوهشگری کرده و برای یکی از فیلم‌های مستندش به بخش جنبی جشنواره کن راه پیدا کرده بود به خود جلب کند و او به این فکر بیفتد که گرچه عکاسی از این مراکز مذهبی، نمایش تشابهات و تمایزات آنها و در نهایت جلوه‌های مختلف خداباوری در اماکن مقدسه زحمت زیادی دارد اما ارزشش بیشتر از زحمتش است.
این روزها نمایشگاه عکس پیدای ناپیدا» با عکس‌هایی از سیدمهدی دزفولی در فرهنگسرای ارسباران در حال برگزاری است و علاقه‌مندان تا 5 آبان همه روزه به‌جز روزهای تعطیل می‌توانند به گالری شماره 2 این فرهنگسرا مراجعه کنند. فصل مشترک تمام این عکس‌ها، جلوه‌های مختلف خداباوری در مکان‌های مذهبی در برخی از کشورهای اروپایی است. گفت‌و‌گوی جام‌جم با سیدمهدی دزفولی را در ادامه بخوانید.

توجه به جلوه‌های مشترک ادیان توحیدی مقوله‌ای است که کمتر در هنر ایران و حتی جهان به آن پرداخته شده. چطور شد به عکاسی از مکان‌های مذهبی علاقه‌مند شدید؟

در ایران نمایشگاه‌هایی که جلوه خداباوری در سایر ادیان را به تصویر بکشند خیلی نداشتیم. مگر چند نمایشگاه با موضوعیت تکثر ادیان که در آن به مسیحی‌ها، زرتشتی‌ها، کلیمی‌ها و. توجه شود برپا شده؟ و این در حالی است که ادیان فصل‌ها و جلوه‌های مشترک زیادی با یکدیگر دارند و بعضا از معماری هم الهام گرفته‌اند. از هفت‌هشت سال پیش در ذهنم بود چرا ما به پدیده‌های گوناگونی که از ادیان مختلف در کشورمان وجود دارد توجهی نداریم! مثلا در خیابان 30 تهران کلیسای حضرت مریم مقدس، کنیسه حییم، آتشکده زرتشتی و مسجد وجود دارد و پیروان ادیان رسمی کشور در این خیابان در کنار هم زندگی می‌کنند. این تجمع مراکز مذهبی نه‌تنها در تهران بلکه در دیگر شهرهای ایران از جمله یزد، شیراز، ارومیه نیز دیده می‌شود و اتفاق بسیار نادری است که متاسفانه در ایران کمتر به آن توجه می‌شود اما باورم این بود چون این اماکن همگی در ایران قرار دارند شاید تماشای آن چندان برای مخاطب جذاب نباشد تا این‌که ابتدای امسال سفری به ترکیه داشتم جلوه‌های جذاب مسجد با قدمت ایاصوفیه که در ابتدا کلیسا بوده، بعد به مسجد و در مقطعی هم موزه شده و سپس دوباره تبدیل به مسجد شده برایم جالب آمد. پیرو این ذهنیت در سفر بعدی‌ام به اروپا به‌دلیل مستند زمزمه‌های گمشده» که همراه با حوزه هنری ساخته شد و من تهیه‌کننده آن بودم به فرانسه، آلمان و مجارستان رفتم. به همین دلیل در این سه کشور اروپایی با عبادتگاه‌ها و مکان‌های مقدسی مواجه شدم که خیلی هم مطرح هستند. معماری و باورهای که در برخورد مردم با این مراکز مذهبی داشتند برایم بسیار جالب بود.

با برگزاری این نمایشگاه دنبال ایجاد چه نوع فرآیند فکری در مخاطب‌تان بودید؟

برآیند مجموع عکس‌های این نمایشگاه کاملا گویای آن است که خداپرستی و خداباوری تنها در میان دین اسلام نیست و البته می‌خواستم مخاطب را به این باور برسانم نقاط مشترکی بین سایر ادیان الهی وجود دارد که به این نقاط می‌توان اتکا کرد. عکس‌های مربوط به اسلام را از مسجد ایاصوفیه گرفتم، عکس‌های مربوط به مسیحیت را از آلمان، فرانسه و بوداپست و عکس‌های مربوط به یهودیت را از بوداپست. بعضا در ایران این تصور وجود دارد که در اروپا باور به خداوند و دین بسیار کمرنگ است! این در حالی است که باورهای دینی در برخی نقاط اروپا بسیار پررنگ و عمیق است. ماینز یکی از مذهبی‌ترین شهرهای آلمان که عکس‌هایی از کلیسای آنجا گرفتم کاملا گویای آن است یا در عکس‌های کلیساهای پاریس می‌بینیم معماری کلیساها بسیار شبیه به کنیسه بوده یا معماری مسجد ایاصوفیه که کم‌نظیر است. در معماری این مسجد از سبک معماری اسلامی آناتولی استفاده شده که بسیاری از المان‌های را در دیگر معماری مراکز مذهبی هم می‌بینیم.

در این نمایشگاه چند اثر از شما در معرض دید مخاطبان قرار دارد؟

ابتدا 15 عکس را برای نمایشگاه در نظر گرفته بودم که سه عدد از آنها به‌دلیل نکاتی که دوستان در فرهنگسرای ارسباران به آن وارد دانستند کنار گذاشته شد و الان 12 عکس به نمایش عمومی درآمده.

این آثار در چه سبک و سیاقی هستند؟

سعی کردم از دو جنبه بیرونی و درونی به مکان‌های موردنظرم نگاه کنم. ما تقریبا شش عکس داریم که از بیرون این عبادتگاه‌ها گرفته شده و شش عکس از داخل آنها. عکس‌های داخلی نمایان‌کننده شیشه‌کاری‌ها، برش پنجره‌ها، نقاشی دیواره‌ها، رنگ‌آمیزی و خطوط زیبایی است که همگی به‌عنوان مستندات تصویری قابل اتکا هستند. مضاف بر این‌که در داخل ایران معمولا نمایشگاه‌های عکاسی داخل ایران با محوریت مضامین آسیب‌ها و بزهکاری‌های اجتماعی است و کم هستند عکس‌هایی که به تاریخ و معماری اماکن مذهبی توجه کرده باشند اما من در این نمایشگاه سعی کردم جلوه‌های متفاوت از این اماکن مذهبی را به تصویر بکشم که امیدوارم موفق شده باشم.

پس می‌توان گفت این نمایشگاه به نوعی عکاسی مستند است؟

بله، به‌دلیل این‌که اگر روزی این بناهای مذهبی آسیبی دیدند، این عکس‌ها مرجع خوبی برای مخاطب است. مضاف بر این‌که ما در این نمایشگاه تنوعی از بناهای مربوط به ادیان مختلف در اروپا را به مخاطب ایرانی نشان می‌دهیم. در حقیقت سندگاری و مستندگاری انجام شده اما هدف اصلی من نشان دادن نزدیکی جلوه‌های مشترک ادیان به یکدیگر و معرفی آن به مخاطب بود.

می‌توانید بگویید که مشخصا چه مقدار کار صرف خلق آثاری مربوط به مسجد ایاصوفیه شده؟

در سفری که به استانبول داشتم دوسه روز کامل را از مسجد ایاصوفیه و مساجد اطراف عکاسی کردم اما بیشترین ارجاعات را به مسجد ایاصوفیه اختصاص دادم. چون قدمت این مسجد از باقی مساجد بیشتر است. سفری کاری‌ام به اروپا هم حدود 15 روز بود که سعی کردم به غیر از یکی‌دو روزی که درگیر جشنواره کن بودم باقی را به عکاسی و فیلمبرداری از بناهای مختلف اختصاص دادم. طی این مدت بیش از 2000 تا 3000 هزار فریم عکس گرفتم که در نمایشگاه پیدای ناپیدا منتخبی از آنها را می‌بینیم. البته به‌دلیل شرایط کاری و مالی امکان بازدید از مراکز مذهبی تمام شهرهای مثلا آلمان یا فرانسه مهیا نبود اما در شهرهایی که حضور داشتم سعی کردم از تمام مراکز مذهبی آن شهر بازدید کنم.

به نظر شما برای خلق یک اثر بزرگ ااما ‌باید فلسفه‌ای پشت آن باشد؟

خیر. در وهله اول متذکر شوم که نمایشگاه پیدای ناپیدا اولین نمایشگاه عکس من است. قبل از این‌که عکاس باشم مستندساز و فیلمساز هستم. البته برای خودم عکاسی‌ای جذاب است که فکری پشت آن باشد و به یک هدفی منتهی شود. صرفا واجب نیست که آن هدف هنری باشد. یعنی جذاب‌تر این است که موضوع انتخابی بکر و کمتر دیده‌شده باشد. برایم عکاسی از موضوعات مغفول‌مانده جذاب است و بعد عکاسی پرتره یا اجتماعی و. .

پس عکاسی برای شما یک اتفاق همیشگی نیست؟

خیر. برای من عکاسی حالتی روزمره و روتین ندارد. فکری که پشت هر کاری است برایم جذاب است. مثلا موسیقی‌ای برای من جذاب است که فکری و اندیشه‌ای پشت آن باشد.

در پایان بازخوردها نسبت به نمایشگاه و آثارتان را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

پنجشنبه افتتاحیه نمایشگاه بود که خوشبختانه از آن راضی بودم. البته قبلا هم بعضی از این عکس‌ها را به دوستانم نشان داده بودم و از نظرات‌شان استفاده کردم. مضاف بر این‌که بعضی از دوستان در روز افتتاحیه از من سؤال کردند چرا با وجود این‌که جلوه‌های مشترک ادیان الهی در کشور خودمان هم دیده می‌شود سراغ شهرهای اروپایی رفتید؟ و من پاسخ دادم به نظرم آمد اگر این مبحث را از سایر کشورها شروع کنیم و بعد به داخل ایران بیاوریم با توجه بیشتری از سوی مردم مواجه می‌شویم. امیدوارم طی مدت برگزاری این نمایشگاه از نظرات علاقه‌مندان استفاده ببرم و در آینده همین سبک از نمایشگاه را به شکلی کامل‌تر برگزار کنم. امروز و در قرن 21 باید به جلوه‌های مشترک ادیان توجه کرد. کمااین‌که می‌بینیم رهبران ادیان مختلف به دیدار هم می‌روند و با یکدیگر صحبت می‌کنند. مثلا چندوقت پیش پاپ سفری به عراق داشت که طی آن با آیت‌ا. سیستانی دیدار کرد یا سفری که چند سال پیش آیت‌ا. جواد آملی به اروپا و آمریکا داشتند و دیداری که با سران مذاهب مسیحیت و یهودیت کردند بسیار معنادار است. ما از دوران نزاع و جنگ‌های دینی فاصله گرفتیم. حتی در طول تاریخ جنگ‌ها بیشتر از این‌که موجب نزاع باشند باعث شکل‌گیری گفت‌و‌گویی می‌شوند که به ارتقای بشری کمک می‌کند.

 

برای مشاهده متن مصاحبه در سایت جام جم آنلاین می توانید اینجا را کلیک نمائید. 


 

به گزارش روابط عمومی شبکه افق سیما، با توجه به سابقه‌ای که از ایالات متحده در ذهن تمام مردم جهان تا به امروز نقش بسته دیگر بر کسی پوشیده نیست که این کشور با نفوذ در ساختار ی کشورها غالبا از طریق سفارت‌خانه‌ های خود و جاسوسی از طریق آنها تلاش می‌کند تا ساختار ی آن کشور را به سمت ت‌های استعماری خود تغییر دهد.

همین مسئله موضوع مجموعه مستند "سفارت کودتا" است که از امروز(شنبه) در جدول پخش برنامه‌های شبکه افق قرار گرفته است.

این مجموعه مستند 6 قسمتی به تهیه‌کنندگی و کارگردانی سید محمد مهدی دزفولی تولید شده و تلاش می‌کند تا با بیان جزئیات دخالت آمریکا در ساختار ی کشورهایی چون شیلی، لیبی، عراق و. نقش سفارت آمریکا در بحران ی این کشورها را به تصویر بکشد.

علاقمندان می‌توانند این مجموعه مستند را از امروز (شنبه) هر روز ساعت 17 و تکرار آن را روز بعد در ساعت‌های 2 و 7 از قاب شبکه افق به تماشا بنشینند.


به گزارش خبرنگار ایلنا، مستند زمزمه‌های گمشده در دور دست» به کارگردانی منصور فروزش و تهیه‌کنندگی مشترک مهدی دزفولی و منصور فروزش با موضوع مهاجرت به شرایط مهاجران غیر قانونی ایرانی در کمپ صربستان می‌پردازد.

مستند ۶۰ دقیقه‌ای زمزمه‌های گمشده در دور دست» که محصول سال ۱۴۰۰ است، پیش از این در بخش جنبی پانزدهمین جشنواره بین‌المللی سینماحقیقت» و بخش مستند زیر ذره‌بین سی‌وهشتمین جشنواره بین‌المللی فیلم فجر حضور داشته است. این اثر همچنین در بازار بین‌المللی فیلم کَن» که همزمان با هفتاد و پنجمین دوره جشنواره بین‌المللی فیلم کَن» برگزار شد، حضور داشت.

با یکی از تهیه‌کنندگان این فیلم مستند گفتگویی داشتیم که در ادامه می‌خوانید:

مهاجرت امروز در جامعه ما، تا چه اندازه مسئله‌ای جدی است که برای پرداختن به آن به سراغ ساخت یک اثر مستند رفتید؟

سال ۱۳۹۸ تولید این مستند آغاز شد، بخشی از مستند قبل از شیوع کرونا در صربستان کلید خورد، به دلیل شیوع این ویروس مدتی متوقف شد و بعد دوباره ساخت آن ادامه پیدا کرد. این مستند به طور کل خارج از ایران ساخته شده است و از آنجا که من و منصور فروزش معتقد بودیم که مهاجرت موضوع بسیار مهمی است و در سال‌های اخیر جامعه ما بیش از همیشه درگیر آن است، تمام سعی خود را به کار بردیم تا اثری در خور و با کیفیت ساخته شود.

مهاجرت در چند دوره در کشور ما افزایش پیدا کرده است؛ پیش از انقلاب، دوره جنگ، دهه ۱۳۷۰، پس از اتفاقات سال ۱۳۸۸ و در نهایت مشکلات اقتصادی در سال‌های اخیر دوره‌هایی هستند که مهاجرت ایرانیان به دیگر کشورهای دنیا رشد چشم‌گیری داشته است. در این دوره اخیر موج مهاجرت به نظر بسیار بیشتر از همیشه است و به همین دلیل می‌توان مهاجرت را مسئله‌ای مهم دانست که لازم است بسیار بیشتر از این به آن پرداخته شود.

با توجه به اینکه فیلم به موضوع ملتهب و خاصی چون مهاجرت غیر قانونی می‌پردازد، چقدر محدودیت‌ها در کلیت اثر تأثیرگذار بوده و باعث شده تا به برخی مسائل نپردازید؟

در ایران ما با ممیزی چندانی مواجه نشدیم. در واقع می‌توان گفت که هیچگونه سانسوری متوجه زمزمه‌های گمشده در دور دست» نشد و تنها چند نکته کوچک که مشخصاً خط قرمز هستند و امکان نمایش‌شان در ایران وجود ندارد به اندازه حدود ۴ دقیقه از فیلم حذف شدند.

علاوه بر این ما صحنه‌هایی داشتیم که امکان پخش آن‌ها وجود نداشت. افرادی که به شکل غیر قانونی مهاجرت می‌کنند معمولاً دچار مشکلات روحی می‌شوند که پخش بخش‌هایی از صحبت‌هایشان در یک مستند اصلاً به صلاح آن‌ها نیست. در واقع به لحاظ اخلاقی انتشار این صحنه‌ها درست نبود و ما تصمیم گرفتیم آن‌ها را حذف کنیم.

در کمپ‌های پناهندگان نیز شرایطی خاص حاکم است. درواقع زن و مرد در هر شرایطی با هم هستند و این وضعیت باعث می‌شود گاه به دلیل مسائل ناموسی، دعواهای وحشتناک و حتی اتفاقات ناگوار بسیاری رخ دهد. به عنوان مثال زمان فیلمبرداری این مستند قتلی در آن کمپ رخ داده بود که به دلیل مسائل غیراخلاقی آن، ترجیح دادیم آن را در این مستند نشان ندهیم. در کمپ افغانستانی‌ها که در فیلم شاهد هستید نیز اتفاقاتی رخ داد که اصلاً پرداختن به آن‌ها اخلاقی و درست نبود.

در کل باید گفت که مهاجرت مسئله‌ای واقعاً پیچیده است که در پرداخت آن باید خیلی دقت کنیم. با این حال باید بگویم که زمزمه‌های گمشده در دور دست» مستندی صریح است. مستندهای زیادی در این سال‌ها با موضوع مهاجرت ساخته شده اما اینکه در اروپا با ایرانیان مهاجر به صورت صریح صحبت شود را تا امروز نمونه‌ای ندیده‌ام.

مستند زمزمه‌های گمشده در دور دست» به قدری مهاجرت غیر قانونی را تلخ و ناگوار به تصویر کشیده که مخاطب را از انجام این کار می‌ترساند. آیا شما قصد داشتید واقعاً مخاطبی که چنین قصدی دارد را بترسانید و از انجام این کار منصرف کنید؟

مهاجرت به دو صورت انجام می‌شود، برخی افراد به صورت قانونی با توجه به موقعیتی که دارند این کار را انجام می‌دهند و درگیر مشکلات و مصائب مهاجرت غیر قانونی نمی‌شوند و اتفاقات دیگری برای آن‌ها رقم می‌خورد، اما آنچه که در این مستند به آن می‌پردازیم مهاجرت غیر قانونی است؛ فرد مهاجر بدون سرمایه زیاد، تحصیلات، تخصص و… تصمیم می‌گیرد از کشور خارج شود و طبعا مسیر سختی را طی می‌کند.

ما سعی کردیم واقعیت موجود را روایت کنیم در این‌باره که برخی تصور می‌کنند به هر شکل خود را به خاک اروپا برسانند، آنجا از آن‌ها استقبال می‌شود و زندگی فوق‌العاده‌ای را آغاز می‌کنند اما واقعاً اینگونه نیست. بر خلاف مردم سوری، یمنی، افغانستانی و… که در این سال‌ها درگیر جنگ داخلی بوده‌اند؛ ایرانیان تنها افرادی هستند که بدون وجود جنگ داخلی آمار مهاجرتی بالایی دارند.

مردم ایران اکثراً به دلیل وضعیت اقتصادی بد از کشور مهاجرت می‌کنند و مهاجرت غیر قانونی به آن‌ها صدمات روحی بسیاری وارد می‌کند، چراکه آن‌ها پل‌های پشت سر خود را خراب کرده‌اند، با خیال و آرزوی دستیابی به یک زندگی خوب کشور را ترک کرده‌اند اما در شرایط بسیار بدتری قرار گرفته‌اند، از نزدیکانشان دور شده‌اند و حتی بسیاری مواقع اعضای خانواده‌شان را در این مسیر از دست می‌دهند، آنها باید مدتی طولانی در یک کمپ بدون دسترسی به حقوق اولیه یک انسان زندگی کنند به طوری که حتی از آن‌ها بارها ی می‌شود.

این مصائب و اتفاقات، مسائلی هستند که اکثر ایرانیان از آن‌ها خبر ندارند و لازم است که اطلاع‌رسانی‌های بیشتری در این مورد صورت بگیرد که این مستند می‌تواند قدمی در این راستا باشد.

با توصیفات شما می‌توان گفت مهاجران غیر قانونی در شرایط بسیار بدتری از آنچه که در فیلم می‌بینیم، قرار می‌گیرند؟

بله، ما سعی کردیم بسیاری از اتفاقات ناگوار و وحشتناک را از فیلم حذف کنیم. مهاجرت غیر قانونی مسئله پیش پا افتاده و ساده‌ای نیست و واقعاً موضوع پیچیده‌ای است. حتی شبکه‌های ماهواره‌ای که به عنوان شبکه‌های اپوزیسیون آن‌ها را می‌شناسیم در سال‌های اخیر چند مستند درباره مهاجرت غیر قانونی ایرانیان ساخته و پخش کرده‌اند که در همان مستندها که انتظار می‌رود رویکردشان در جهت مثبت نشان دادن این مسئله و تبلیغ اروپا باشد، اینگونه مهاجرت را بسیار وحشتناک نشان داده‌اند. حتی در بخش‌هایی از این مستندها دیدم که افراد توصیه می‌کردند کسی با تصور زندگی بهتر دست به مهاجرت غیر قانونی نزند.

این مسائل نشان می‌دهد که مقوله مهاجرت غیر قانونی چقدر پیچیده است. متأسفانه درباره مهاجرت در کشورمان هیچ پژوهش علمی صورت نگرفته و افراد تصورات غلطی درباره آن دارند و معمولاً پس از این اقدام است که با واقعیات ترسناک آن مواجه می‌شوند. ما سعی کردیم این مسائل را هم به مخاطب نشان دهیم و مسئله مهاجرت را از ابعاد مختلف مورد بررسی قرار دهیم.

انتخاب کمپ و کاراکترهای حاضر در فیلم بر چه اساس صورت گرفته است؟

سخت‌گیری‌ها درباره کمپی که فیلم زمزمه‌های گمشده در دور دست» به سراغ آن رفته، بسیار کمتر بود. در کشورهای اروپایی معمولاً کمپ مهاجران با مسائل امنیتی گره خورده و به همین دلیل امکان حضور گروه‌های فیلمبرداری در این کمپ‌ها وجود ندارد ولی در صربستان این حساسیت کمتر بود و همکاری خوبی با ما صورت گرفت.

افرادی که در این مستند حضور دارند همگی کاملاً تصادفی انتخاب شده‌اند و این به واقع‌گرایی بیشتر فیلم کمک کرده است.

در تجربه تحقیق، پژوهش و فیلمبرداری این مستند چه تفاوتی بین مهاجران ایرانی و دیگر کشورها وجود داشت؟

مسئله اصلی مهاجرت ایرانیان مشکلات اقتصادی است. ما عوارض مشخص مشکلات اقتصادی مثل تورم، افزایش حاشیه‌نشینی، بیکاری، افزایش خودکشی، مشکلات روحی و… را به خوبی می‌شناسیم اما این اتفاق، عوارض دیگری نیز دارد که کمتر به آن‌ها پرداخته شده است.

هر گاه که مشکلات اقتصادی در کشور افزایش پیدا می‌کند تعداد مهاجرت‌ها نیز بیشتر می‌شود و این پدیده‌ای است که مسئولان کشور شناخت چندانی از آن ندارند چون مسئله چندان ملموسی نیست. کشوری که سالانه بیش از ۱۰۰هزار نفر از ساکنان آن اقدام به مهاجرت غیر قانونی می‌کنند، قطعا درگیر معضل بزرگی است و طبق آماری که شنیده‌ام میزان مهاجرت در حال حاضر رشد چشمگیری داشته است. علاوه بر اینکه این اتفاق منجر به از دست دادن نخبگان می‌شود. افرادی که به صورت غیر قانونی مهاجرت می‌کنند مثل قطره‌های خونی هستند که از بدن این کشور خارج می‌شوند و کسی نیست که جلوی این خونریزی را بگیرد. مهاجرت امروز جزو ۱۰ معضل اصلی کشور است.

به تازگی برای ساخت مستند دیگری با موضوع سقط جنین اقدام کرده‌ام که این هم یکی دیگر از عوارض مشکلات اقتصادی در کشور است و به همین دلیل امروز کمتر زوجی حاضر به فرزندآوری می‌شوند.

این‌ها عوارض نامحسوس مشکلات اقتصادی هستند و دلیل مهاجرت ایرانیان در اکثر موارد مشکلات اقتصادی یا تنش‌های ی است در حالیکه مهاجران دیگر کشورها به دلیل خطرات جنگ دست به این کار می‌زنند.

در مستند شما نشانی از مهاجرت‌های غیر قانونی موفقیت‌آمیز دیده نمی‌شود. آیا اینگونه مهاجرت‌ها هیچ‌گاه به موفقیت ختم نمی‌شوند یا شما سعی داشتید به این مسئله نپردازید؟

آماری درباره میزان موفقیت در اینگونه مهاجرت‌ها وجود ندارد اما حقیقت این است که موفقیت در اینگونه مهاجرت‌ها بسیار اندک است. ما ساخت این مستند را به صورت سریالی ادامه می‌دهیم و قصد داریم در قسمت‌های بعدی به سراغ افرادی برویم که توانسته‌اند در کشوری اروپایی اقامت داشته باشند و ما در واقع سرنوشت این افراد را دنبال می‌کنیم.

آنچه مسلم است اینکه اکثر این افراد زندگی رضایت‌بخشی ندارند و درگیر مسائلی چون نژادپرستی افراد، نداشتن شغل مناسب و درگیری با بیماری‌های مختلف هستند. معمولاً این افراد متأسفانه به هدف خود نمی‌رسند و نمی‌توانند احساس خوشبختی کنند.

با توجه به اینکه حدود سه سال از ساخت این مستند می‌گذرد، محتوای آن دچار کهنگی نشده است؟

شرایط مهاجرت غیر قانونی به طور کل تغییر چندانی نداشته و می‌توان گفت که حتی ۲۰ سال پیش هم شرایط به همین صورت بود. همه افرادی که دست به مهاجرت غیر قانونی می‌زنند با قاچاقچی انسان روبرو می‌شوند، از موانع طبیعی باید عبور کنند، برخی جانشان را از دست می‌دهند، با کمبود غذا مواجه می‌شوند و برخی با مشکلات روحی دست و پنجه نرم می‌کنند و سال‌هاست که این شرایط حاکم است و تغییری نکرده است اما شاید جزئیاتی درباره برخی کشورها تغییر کرده باشد که قطعاً لطمه‌ای به محتوای این اثر نزده است.

 

برای مشاهده اصل مصاحبه می توانید اینجا را کلیک نمائید. 


آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

برای بهترینم مطالب اینترنتی سیمرغ پلاس خانه چراغ اسپرت ایران دانلود فیلم و سریال جدید به صورت رایگان دانلود آهنگ جدید دوره ۳۰ مجتمع آموزشی امام صادق علیه السلام filmloox عارفانه کتاب/جزوه/پاورپوینت/تحقیق/نمونه سوال/جزوه دانشگاهی